سردار غلامپور: در تاریخ شفاهی خود ۲۰۰ مرتبه از آقا محسن نام بردم
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۴۱۹۷۲
فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس مطرح کرد: واقعیت این است که هشت سال جنگ ما پر از حوادث و اتفاقات زیادی بوده است اما بعضی از اتفاقات و حوادث فراتر از حادثه و اتفاق نشان داده شده و بهنوعی میتوان گفت که یک نقطه عطفی در عملیات ها بوده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس» با سرلشکر پاسدار دکتر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، سردار علی فضلی، سردار احمد غلامپور، سردار حسین علایی، حجتالاسلاموالمسلمین داوود محقق مسئول نمایندگی ولیفقیه در قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار اسماعیل کوثری، سردار مزینانی، سردار نصرالله فتحیان و سردار علیمحمد نائینی، حاج صادق آهنگران و خانواده شهید والامقام احمد سیاف زاده مسئول واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، پژوهشگران و راویان، امروز سهشنبه در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در آثار خود به تمام ابعاد جنگ میپردازد
سردار احمد غلامپور در این مراسم با اشاره به اینکه تاریخ شفاهی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس از زمان مرحوم دکتر حسین اردستانی رئیس فقید این مرکز شروع شده است، گفت: تشکر میکنم از سردار دکتر نائینی که انصافاً از زمانی که به این مرکز آمدهاند به همراه نیروهایشان تحول بزرگ و اساسی را در این مرکز ایجاد کردند و دارند به تمام ابعاد جنگ که تاریخ شفاهی بخشی از آن است میپردازند. انصافاً کار بسیار بزرگی است.
شهید حسن باقری: تاریخ اسلام در دفاع مقدس تجدید می شود+صوتدر تاریخ شفاهی خود 200 مرتبه از آقا محسن نام بردم
وی با اشاره به اینکه در کتاب تاریخ شفاهی خود که 800 صفحه است، تقریباً 200 مرتبه از آقای محسن رضایی نام برده است، در خصوص چرایی آن اظهار کرد: این سؤال برای عزیزان شاید شبهه به وجود بیاید که چرا از آقا محسن در این تاریخ شفاهی نام برده شده است! واقعیت این است که هشت سال جنگ ما پر از حوادث و اتفاقات زیادی بوده است اما بعضی از اتفاقات و حوادث فراتر از حادثه و اتفاق نشان داده شده است و بهنوعی میتوان گفت که یک نقطه عطفی بوده که شرایط یک عملیات یا جنگ را تحت تأثیر خودش قرار داده است.
فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس به برخی از مصادیق این حوادث اشاره و عنوان کرد: وقتی در بیان تاریخ شفاهیام به مقطع عملیات طریقالقدس رسیدم نمیتوانستم به تحول بزرگی که در حوزه مدیریت فرماندهی جنگ و در حوزه ساختار و سازمان جنگ و حتی در حوزه طرحریزی جنگ که آقای محسن رضایی در آن نقش اساسی داشت یاد و اشاره نکنم.
وی افزود: همچنین در مقطعی که مربوط به عملیات فتحالمبین بود نمیتوانستم از هوشمندی فرماندهی که اصرار بر شناسایی منطقه ذلیجان و تنگ رقابیه دارد و اینکه حتماً در آنجا معبری ایجاد شود تا بتوانیم یگان زرهی را از آنجا عبور دهیم، یاد نکنم که اتفاقاً بعد متوجه میشویم که همین معبر و همین عبور زرهی است که گره ما را در فتحالمبین باز میکند.
سردار غلامپور به نقش سردار محسن رضایی در عملیات بیتالمقدس اشاره کرد و گفت: زمانی که در بیان تاریخ شفاهیام به عملیات بیتالمقدس رسیدم، نمیتوانستم به آن جلسهای که در آن حضور داشتیم و در مورد طرح مانور بحث میکردیم و آقای محسن انگشت خود روی جاده اهواز- خرمشهر گذاشت به نام ایستگاه حسینیه و گفتند اینجا قلب منطقه است و اگر پای ما در اینجا برسد لشکر 5 و 6 جلوی شهر اهواز مضمحل میشود و اتفاقاً همین مسئله هم پیش آمد، اشاره نکنم.
وی اظهار کرد: در عملیات خیبر تصمیم شگفتانگیز این فرمانده که منطقه باتلاقی هور را انتخاب میکند باعث شد و این فرآیند را طوری جلو ببریم که تبدیل به یک عملیات شود و ما را از بنبست جنگ خارج کند.
فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از مخالفت فرماندهان با فرماندهی جنگ در عملیات والفجر 8 گفت و بیان کرد: همه از وضعیت اروند واقعاً بهشدت نگران هستند اما با اصرار فرماندهی کل و دست گذاشتن بر روی منطقه عملیاتی، عملیات والفجر 8 پیروزمندانه انجام میشود.
وی تأکید کرد: باید عنوان کنم که آقا محسن در مقاطع مختلف جنگ و عملیاتها متحول کننده و گرهگشا بود و نقش بسیاری در مدیریت هوشمندانه جنگ بر عهده داشت. در بسیاری از مقاطع اصرار ایشان عامل پیروزی در عملیاتهای مهم ما بود. او در مقطع درگیری عملیات کربلای 4 و اصرار بر کربلای 5 نقش بسزایی داشت. هر جا که فرایند جنگ تغییر کرده و متحول شده جای پای آقا محسن را میبینیم.
در عملیات خیبر، سفیر ایران در عراق شدم
سردار غلامپور به روایت خاطرهای از عملیات خیبر پرداخت و گفت: در عملیات خیبر، شدت آتش دشمن در جزایر شدید بود و شیمیایی هم میزد. آقا محسن تماس گرفتند و گفتند آنجا چه خبر است؟ گفتم آقا محسن فقط این را به شما بگویم که دشمن به حدی که روی سر ما آتش و بمباران میریزد ما که هیچ، خودش هم خسته شده است! شکم یک هواپیمایی بزرگ را پر از نبشی و آت و اشغال میکند و روی سر ما میریزد. روز چهارم و پنجم عملیات خودم را به قرارگاه رساندم تا وارد سنگر شدم تا چشمش به من افتاد لبخندی زد و به شهید محلاتی بدون مقدمه گفت که ایشان سفیر ما در عراق هستند!
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جنگ ایران و عراق دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه عملیات خیبر تاریخ شفاهی محسن رضایی آقا محسن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۴۱۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجویی که فرمانده جنگ بود
محسن وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
به گزارش ایسنا، محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.
وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
محسن وزوایی، ، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
انتهای پیام